نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: چرا ازدواج؟؟؟

2191
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23373
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    7
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    چرا ازدواج؟؟؟

    با سلام
    من دختری ۲۶ ساله هستم...یه زمانی که تازه وارد دانشگاه شده بودم فکر می کردم دانشگاه جای ازدواجه! ولی بعد دیدم نسبت بهش عوض شد. من به هیچ عنوان اهل دوست گرفتن و غیره نبودم و نیستم ... در طول مدتی که درس می خواندم دو خواستگار داشتم که یکی را رد کردم و دیگری هم چون پسرخاله ام هست ، و در حال درس خواندن است به صورت معلق است...هرچند یکبار مادرم به آنها از طرف من جواب منفی داد.
    می خواستم مطلبی را رک بگویم...من از ازدواج متنفرم...از عشقی که منجر به اعمال چندش آور می شود ...از اینکه تابع شوهر باشم و دیگری برایم تعیین تکلیف کند..
    اصلا نمی دانم برای چه هدفی باید ازدواج کرد؟ من به هیچ عنوان اعمال زشت و گناه را به جای ازدواج قبول ندارم ولی در مورد ازدواج هم حالم به هم می خورد وقتی می بینم دو نفر فقط برای اعمال جنسی و بچه آوری و ترس لز تنها بودن با هم ازدواج می کنند.و هیچ هدف دیگه ای جز روزمرگی ندارند..می دانم این در مورد همه درست نیست...
    لطفا منو راهنمایی کنید.‌..به چه امیدی باید ازدواج کنم ؟
    با چه کسی ؟
    خودم فکر می کنم باید شخصی باشه که به اون درجه از پختگی عقلی رسیده باشه که الویت اولش مسائل فکری و معنوی باشند ...خودش رو با من برابر بدونه...و این جور چیزا...
    ولی چه جوری باید بفهمم چنین چیزی رو؟
    و هم اینکه من حالم به هم می خوره!!!!!
    ببخشید از اینکه اینجوری می گم....

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23373
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    7
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چرا ازدواج؟؟؟

    دلم می خواد خودم کسی رو انتخاب کنم ولی نمی دونم درسته یانه؟؟ و چه عواقبی داره؟؟و آیا اصلا خودم می تونم؟؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15635
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    61
    تشکر شده 283 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چرا ازدواج؟؟؟

    هیچ عملی که خدا به صورت حلال قرار داده
    چند.... و غیره نیست بلکه مایه ادامش هستش
    این عمل که میگید اوج محبت بین دو انسانه و خداوند ازدواج را مایه ارامش طرفین دونسته
    تا در کنار هم به ارامش برسند
    این طور فکر کردن به خاطر پیش ضمینه بدیه که از قبل به هر صورت در شما صورت گرفته

    در مورد ازدواج هم باید بگم این که خودتون انتخاب کنید و پیش قدم بشید کار درستی نیست و ارزش شما رو پایین میاره
    به جای اون میتونید روابط اجتماعی تون رو بیشتر کنید و تو محیط هایی که افراد زیادی به صورت سالم با هم در تعاملند
    شرکت کنید و حضور بیشتری داشته باشید تا افراد بیشتری شما رو ببینند
    و بعد از پیش قدم شدن بعضی از این افراد یا شناخت پیدا کردن از همدیگه
    و با یک تصمیم درست کسی رو انتخاب کنید که به دلتون میشنه و با معیار هایی که دارید میخوره
    و یه عمر با خوشبختی کنار هم زندگی کنید و معنی عشق و دوست داشتن رو در سایه ازدواج تجربه کنید


  4. 4 کاربران زیر از khoshans بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چرا ازدواج؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ARZ2009 نمایش پست ها
    با سلام
    من دختری ۲۶ ساله هستم...یه زمانی که تازه وارد دانشگاه شده بودم فکر می کردم دانشگاه جای ازدواجه! ولی بعد دیدم نسبت بهش عوض شد. من به هیچ عنوان اهل دوست گرفتن و غیره نبودم و نیستم ... در طول مدتی که درس می خواندم دو خواستگار داشتم که یکی را رد کردم و دیگری هم چون پسرخاله ام هست ، و در حال درس خواندن است به صورت معلق است...هرچند یکبار مادرم به آنها از طرف من جواب منفی داد.
    می خواستم مطلبی را رک بگویم...من از ازدواج متنفرم...از عشقی که منجر به اعمال چندش آور می شود ...از اینکه تابع شوهر باشم و دیگری برایم تعیین تکلیف کند..
    اصلا نمی دانم برای چه هدفی باید ازدواج کرد؟ من به هیچ عنوان اعمال زشت و گناه را به جای ازدواج قبول ندارم ولی در مورد ازدواج هم حالم به هم می خورد وقتی می بینم دو نفر فقط برای اعمال جنسی و بچه آوری و ترس لز تنها بودن با هم ازدواج می کنند.و هیچ هدف دیگه ای جز روزمرگی ندارند..می دانم این در مورد همه درست نیست...
    لطفا منو راهنمایی کنید.‌..به چه امیدی باید ازدواج کنم ؟
    با چه کسی ؟
    خودم فکر می کنم باید شخصی باشه که به اون درجه از پختگی عقلی رسیده باشه که الویت اولش مسائل فکری و معنوی باشند ...خودش رو با من برابر بدونه...و این جور چیزا...
    ولی چه جوری باید بفهمم چنین چیزی رو؟
    و هم اینکه من حالم به هم می خوره!!!!!
    ببخشید از اینکه اینجوری می گم....
    سلام. عزیزم ازدواج فقط زناشویی و بچه دار شدن نیست. اگه اینطوری باشه، پس من و شوهرم باید تا حالا جدا شده باشیم چون بچه دار نمیشیم!!!!!
    خیلی چیزها رو نمیشه توصیف کرد. مثلا ازدواج. وقتی آدم ازدواج میکنه دنیاش دگرگون میشه. کلا میشه یه آدم دیگه. اگه دو نفر با شناخت کامل باهم ازدواج کنن، میشن سکوی پرتاب هم برای موفقیت.
    الان که مجردی به چی میخوای برسی که فکر میکنی ازدواج جلوشو میگیره؟
    شاید خود آدم متوجه تغییراتی که بعد از ازدواج میکنه، نشه ولی اطرافیان به خوبی میفهمن.
    خود من نسبت به دوران مجردیم خیلی صبورتر، پخته تر و عاقل تر شدم. حتی به بعضی تصورات و عقایدی که قبل از ازدواجم داشتم میخندم که چقدر بچگانه بوده.
    همسرم هم همینطور. ایشونم خیلی عاقلانه تر رفتار میکنه و مسئولیت پذیرتر شده.
    نمیدونم چرا اینجوریه ولی کسایی که سنشون میره بالا و مجرد میمونن (چه زن و چه مرد) تو یه جمع کاملا مشخصن از نحوه برخوردشون، حتی اگه نشناسیشون به راحتی میفهمین اون پختگی که تو رفتار متاهل ها هست، تو اون ها نیست. انگار یه جورایی نابالغن و کم تجربه.

    زن و مرد در کنار هم کامل میشن. زناشویی هم بخشی از زندگی مشترکه ولی همه ش نیست. منم قبل از ازدواج تصور میکردم رابطه زناشویی حال به هم زن و مسخره س.
    اما وقتی کسی رو برای زندگی انتخاب میکنی که باید تا پایان عمر باهاش باشی، اونقدر بهش علاقه پیدا میکنی و از بودن کنارش کیف میکنی که نه تنها فکر نمیکنی این رابطه چندش آوره، بلکه ازش لذت هم میبری.

    تا ازدواج نکنی شاید حرفامو متوجه نشی ولی من هنوزم اعتقاد دارم دوران تاهل خییییییییلی بهتر از مجردیه. به شرطی که همسر مناسبی انتخاب کرده باشی.
    الان که کنار خانواده ت زندگی میکنی، چرا از خودت نمیپرسی چرا باید کنار مادر و پدرم باشم؟ چرا خواهر و برادرام هم کنارمونن؟
    چون دوستشون داری و رابطه محبت آمیزی با هم دارین. حالا دیگه همسر آدم که جای خود داره. فکر کن تنها فرد مهم زندگی کسی باشی که حاضره هرکاری برای خوشحال کردنت بکنه.
    این فوق العاده نیست؟ مادر و پدر آدم نفرات اول زندگی هم هستن. همه بچه هاشونم به یه اندازه دوست دارن. ولی همسر آدم چی؟ شما اولویت زندگی اونی و اون هم الویت زندگی شماست.
    وقتی کنار هم تلاش کنین، هرچی رو که بخواین بدست میارین.

    یه جا خوندم زن و شوهر مثل سمباده هستن، ناخالصی های طرف مقابل رو از بین میبرن تا هردو صاف و صیقلی بشن.


    موفق باشی.

  6. 8 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6271
    نوشته ها
    189
    تشکـر
    1,498
    تشکر شده 560 بار در 143 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چرا ازدواج؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    سلام. عزیزم ازدواج فقط زناشویی و بچه دار شدن نیست. اگه اینطوری باشه، پس من و شوهرم باید تا حالا جدا شده باشیم چون بچه دار نمیشیم!!!!!
    خیلی چیزها رو نمیشه توصیف کرد. مثلا ازدواج. وقتی آدم ازدواج میکنه دنیاش دگرگون میشه. کلا میشه یه آدم دیگه. اگه دو نفر با شناخت کامل باهم ازدواج کنن، میشن سکوی پرتاب هم برای موفقیت.
    الان که مجردی به چی میخوای برسی که فکر میکنی ازدواج جلوشو میگیره؟
    شاید خود آدم متوجه تغییراتی که بعد از ازدواج میکنه، نشه ولی اطرافیان به خوبی میفهمن.
    خود من نسبت به دوران مجردیم خیلی صبورتر، پخته تر و عاقل تر شدم. حتی به بعضی تصورات و عقایدی که قبل از ازدواجم داشتم میخندم که چقدر بچگانه بوده.
    همسرم هم همینطور. ایشونم خیلی عاقلانه تر رفتار میکنه و مسئولیت پذیرتر شده.
    نمیدونم چرا اینجوریه ولی کسایی که سنشون میره بالا و مجرد میمونن (چه زن و چه مرد) تو یه جمع کاملا مشخصن از نحوه برخوردشون، حتی اگه نشناسیشون به راحتی میفهمین اون پختگی که تو رفتار متاهل ها هست، تو اون ها نیست. انگار یه جورایی نابالغن و کم تجربه.

    زن و مرد در کنار هم کامل میشن. زناشویی هم بخشی از زندگی مشترکه ولی همه ش نیست. منم قبل از ازدواج تصور میکردم رابطه زناشویی حال به هم زن و مسخره س.
    اما وقتی کسی رو برای زندگی انتخاب میکنی که باید تا پایان عمر باهاش باشی، اونقدر بهش علاقه پیدا میکنی و از بودن کنارش کیف میکنی که نه تنها فکر نمیکنی این رابطه چندش آوره، بلکه ازش لذت هم میبری.

    تا ازدواج نکنی شاید حرفامو متوجه نشی ولی من هنوزم اعتقاد دارم دوران تاهل خییییییییلی بهتر از مجردیه. به شرطی که همسر مناسبی انتخاب کرده باشی.
    الان که کنار خانواده ت زندگی میکنی، چرا از خودت نمیپرسی چرا باید کنار مادر و پدرم باشم؟ چرا خواهر و برادرام هم کنارمونن؟
    چون دوستشون داری و رابطه محبت آمیزی با هم دارین. حالا دیگه همسر آدم که جای خود داره. فکر کن تنها فرد مهم زندگی کسی باشی که حاضره هرکاری برای خوشحال کردنت بکنه.
    این فوق العاده نیست؟ مادر و پدر آدم نفرات اول زندگی هم هستن. همه بچه هاشونم به یه اندازه دوست دارن. ولی همسر آدم چی؟ شما اولویت زندگی اونی و اون هم الویت زندگی شماست.
    وقتی کنار هم تلاش کنین، هرچی رو که بخواین بدست میارین.

    یه جا خوندم زن و شوهر مثل سمباده هستن، ناخالصی های طرف مقابل رو از بین میبرن تا هردو صاف و صیقلی بشن.


    موفق باشی.
    عالیه[replacer_img][replacer_img] همشو قبول دارم

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24420
    نوشته ها
    41
    تشکـر
    0
    تشکر شده 20 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چرا ازدواج؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ARZ2009 نمایش پست ها
    دلم می خواد خودم کسی رو انتخاب کنم ولی نمی دونم درسته یانه؟؟ و چه عواقبی داره؟؟و آیا اصلا خودم می تونم؟؟
    آرزو جان داری اشتباه فکر میکنی تو نمیتونی کسیو خودت انتخاب کنی .پسرا تو دوستی دنبال فقط و فقط سو استفاده هستن و فکر نکن با تو می مونن عمر دوستیا کوتاه شده و کسی پات نمی مونه مگر که واقعا آدم خوبی باشه که نادرن همچین آدمهایی
    بعدم دختر خوب این حس تنفر از لذت جنسی موقته .هر کسی به یه سنی که برسه بهش احتیاج پیدا میکنه این کارو نکن و خاستگارت که پسر خالته رو انتخاب کن و برو دست خدا .چونکه خیلی از جوانها این حرفا رو زدن و در آخر خودشون موندنو خود ارضایی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در مورد چشم زخم چه می دانید...؟؟؟
    توسط mahastey در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-12-2015, 12:32 AM
  2. منظورش از حرص دادن من چیه؟؟؟
    توسط biitaa در انجمن سایر
    پاسخ: 36
    آخرين نوشته: 06-07-2015, 02:38 AM
  3. عقده های کودکی قابل درمانه؟؟؟
    توسط ناژین در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 05-07-2015, 12:36 PM
  4. موبایل شما در کجا ساخته شده؟؟؟
    توسط پریماه. در انجمن موبایل
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 04-17-2015, 04:17 PM
  5. پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 02-15-2015, 06:11 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد